اتاق سفید
اتاق سکوت
اتاق مشت،اتاق پلشت جای دختران،جای آفتاب نیست
Labels: شعر
علیرضا اسپهبد،نقاش آزادی و انسان شنبه در تهران برای همیشه خاموش شد.او با وجود خلق آثاری بزرگ،که بی گمان در تاریخ هنر ایران بر صدر می نشیند،در همه این سال ها سانسور شد.در سه دهه گذشته اجازه برگزاری نمایشگاه تنها یکی دو بار به او داده شد.هرگز برای تدریس در دانشگاه از او دعوت نشد و در سه سال اخیر از فرط سانسور و تنهایی به غم غریبی دچار شد.غمی که سر انجام نقاش بزرگ آزادی را در پنجاه و پنج سالگی با مرگ پیوند داد.
مرگ در اوج
عليرضا اسپهبد،متولد ۲۲ آذر ۱۳۳۰ در تهران بود.او تحصیلات خود را در هنرستان هنرهای زیبای پسران در سال 1350 به پایان برد،و پس از آن به تحصیل در رشته گرافيك دانشكده هنرهاى تزئينى تهران مشغول شد و در سال ۱۳۵۴ قارغ التحصیل شد.اسپهبد هم چنین دارای فوق ليسانس هنر از دانشگاه گلد اسميت لندن بود.
برگزاری نمایشگاهی از نقاشی هایش با عنوان"کلاغ ها" در سال 1354،نام علیرضا اسپهبد را به عنوان یک نقاش مدرنیست و صاحب سبک بر سر زبان ها انداخت،زمانی که او هنوز تنها 24 سال داشت.
اسپهبد فعالیت مطبوعاتی خود را از مجله تماشا طی دوران دانشجویی آغاز کرد و پس از آن در سال 57 که برای تحصیل در لندن حضور داشت به جمع همکاران مجله ایرانشهر به سر دبیری احمد شاملو پیوست که در آن هنگام در لندن منتشر می شد.پس از بازگشت به ایران به دعوت شاملو به عنوان طراح و گرافیست کتاب جمعه از فروردین 58 با او تا هنگام توقیف کتاب جمعه همکاری کرد.
پس از آن در سال های ده شصت اسپهبد علاوه بر طراحی برخی از مجلات،پیوسته به نقاشی پرداخت.تصاویر برخی از نقاشی های او در آن دهه بر روی جلد مجلاتی چون آدینه،ایران فردا،صنعت حمل و نقل و برخی دیگر از ماهانامه های فرهنگی منتشر می شد.
در شناسنامه کاری او شرکت در چندين نمايشگاه گروهى در سال های پیش از انقلاب و برگزارى نخستین نمايشگاه انفرادى در سال 54 ثبت است.در سال های 55 و 56 در دو دوره نمایشگاه سالانه بال سوئیس شرکت داشت و در سال 1356 نمایشگاهی انفرادی آثارش در گالری بدفوردهاوس لندن برگزار شد.در سال های پس از انقلاب به علیرضا اسپهبد جزء دو مورد اجازه برگزاری نمایشگاه داده نشد.
در تمام این سال ها اسپهبد زندگی خود را از طریق فروش تابلوهای نقاشی،تدریس خصوصی نقاشی و طراحی روی جلد کتاب گذراند.طراحی روی جلد بیش از 140 عنوان کتاب که از آن جمله طرح های روی جلد او بر آثار احمد شاملو حاصل این بخش از فعالیت های اسپهبد بود.
در فاصله سال 2001 تا 2003 پن آلمان برای سه سال متوالی چندین اثر علیرضا اسپهبد را به عنوان كارت پستال و پوستر نمایشگاه کتاب فرانکفورت در تیراژی میلیونی منتشر كرد.
در چند سال گذشته اسپهبد در تنگنا و تنهایی مطلق چه در خانه و بیرون از خانه قرار داشت،چنان که خود در گفتگویی در سال 83 گفت"مدت دو سال است كه زندگي ام از طريق آثارم تأمين نمي شود.پيش از اين خوب بود.چون مي توانستم نقاشيها را بفروشم، مقدمه اي براي يك كتاب مي نوشتم.طرح جلد چندين كتاب را مي ساختم،آرم مؤسسات تجاري را مي ساختم".
شنبه پنجم اسفند 85 اما خبرگزاری ها اعلام کردند که علیرضا اسپهبد بر اثر سکته قلبی و در راه بیمارستان درگذشته است.مرگ برای او زود بود بی گمان،که تنها پنجاه و پنج سال داشت و بسیار نقاشی ها که می خواست بکشد،و بسیار حرف ها داشت که هرگز بر زبان نیاورد.
نقاش آزادی و انسان
اسپهبد در همین سال ها برخی از آثار بی همتایش چون"تیرباران شده" را خلق کرد،نقاشی حیرت انگیزی که در آن مردی نیم انسان - نیم اسبی در حال گریستن در دستمال سفید و خونچکان است.این نقاشی از جمله آثار شاخص هنری است که به یاد اعدام های سال 67 و همه آزادی خواهان اعدام شده خلق شده است.اسپهبد یکی از معدود نقاشان ایرانی است که آثار به هم پیوسته ای را نیز خلق کرده است،که مجموعه "کلاغ ها" از جمله همین آثار به هم پیوسته است.
بی پروایی اسپهبد در خلق آثاری همواره متعهد به انسان و آزادی،فشارها را بر او افزون می کرد.این فشارها زمانی به شکل تهدید،زمانی به شکل کنترل و همواره به شکل حذف و سانسور در مورد علیرضا اسپهبد وجود داشتند.نادیده گرفتن او و آثار بزرگش حتا در سال های دوره اصلاحات نیز تداوم داشت.
با این همه علیرضا اسپهبد در تمام این سال ها در گالری کوچکش در خیابان دولت تهران و بعد از آن در خانه اش به نقاشی و خلق آثاری مشغول بود که بی گمان در تاریخ هنر معاصر ایران و جهان جایگاه شایسته ای خواهد داشت.
مرگ ناگهانی علیرضا اسپهبد در پنجاه و پنج سالگی دیروز جامعه هنری ایران را با بهت مواجه کرد.
محمود دولتآبادي،در واکنش به مرگ اسپهبد در گفت و گویی با خبرگزاری ایسنا گفت"شايد او يكي از معدود نقاشهايي بود كه با ادبيات بيشتر سر و كار داشت".دولت آبادي همچنین با اشاره به انزوای اسپهبد که در شمار اجتماعی ترین نقاشان ایران بود،گفت" اين اواخر اين فترت و انزواي عليرضا اسپهبد آنقدر شديد شده بود كه ما هم حتا كمتر يكديگر را ميديديم.دلتنگي او از مجموعهي جامعهي هنر و مجموعهي روابط حاكم بر فضاي هنرهاي تجسمي در كشور بود. با ما كه دوستان اهل قلمش بوديم، مشكلي نداشت؛لابد انتظار داشت جامعهي هنرهاي تجسمي بيشتر به كارهايش توجه كنند".دولت آبادی از"تنهايي سنگيني" سخن گفته که اسپهبد طي دو سال گذشته در خانواده و جامعه تحمل ميكرد،و گفته"يكي دوبار كه با او صحبت كرده و سراغش را گرفتم كه چه ميكند،در پاسخ شنیده که"تنها نقاشي ميكشم".
علیرضا اسپهبد،در مقدمه تنها کتابی که از نقا شی هایش با گردآوری آیدین آغداشلو و مقدمه جواد مجابی منتشر شد و در بر گیرنده برخی از نقاشی هایش از سال 50 تا 76 است،با اشاره تنگناهایی که برایش ایجاد کردند،جمله ای نوشته که درد مشترک را فریاد می زند؛"من اين واقعيت را همچون تعهدى پذيرفته ام كه بى تفاوت و خنثى نمانم كه از نقاشى تنها زينت ديوار نسازم و همه توانايى هايم را صرفاً در نمايش توانمندى هدر ندهم. دلمشغولى من هميشه اين است؛ در جهانى كه آدمى در تلاش حماسى خود در كار خلق روابط انسانى، پاى برزمين استوار كرده است؛ هنر، اين والاترين شيوه زيست آدمى، چه براى من نقاش و چه براى شماى بيننده، چه دارد و چه خواهدداشت، اگر فريب بازى با فرم و ساختار و ابزار، آن را از هنرمند و انسان تهى كند".
یگانه فرزندش "بامداد" که در این چند سال و همه آن سال ها شاهد رنج های علیرضا اسپهبد بوده است،اکنون تنها مانده است.به تسلای او می بایست نوشت که علیرضا اسپهبد تنها بود،اما بزرگ بود و انسان.و از زبان عموی دلخسته اش احمد شاملو که؛"خاطره اش تا جاودانِ جاویدان در گذرگاه ِ ادوار داوری خواهد شد".
نوشتارپیشین درباره علیرضا اسپهبد/بهمن 82
....عکس:مسعود سهیلی
....همین نوشتار در روز
با چشم های درشت و سیاه
دمش را ببین
دندان های سفید و درشتش را
امروز روز تو بود
تو نبودی مرا گرفت
جای دندان هایش هست،می ماند
مانده است هر وقت بیایی
عجب نیستی
همیشه پارس می کند
گاهی می گیرد
جای دندان هایش را ببین،رد پاهایش را
عجب سگی است
مرا و سنگ ها و دریاها را
و رودخانه ها و پرندگان را گرفته
گرفته تمام این اتاق و تمامی ساعت ها را
عجب سگی است دلتنگی
امروز روز تو نبودی بود
23 دی 84
فهرست سانسور بلند تر شد
لغو مجوز انتشار کتاب ها ی پیشتر چاپ شده،مشروط کردن صدور مجوز انتشار صدها عنوان کتاب به حذف بخش هایی ازاین کتاب ها،و عدم صدور کتاب هایی که از ماه ها پیش برای دریافت مجوز انتشار در ارشاد انبار شده اند،هم چنان ادامه دارد.در تازه ترین مورد اخبار منتشر شده حاکی از آن است که،انتشارمجموعه اشعار احمد شاملو با مشكلات جدي مواجه شده است.بر اساس همین خبر ها،مجوز انتشار اين كتاب كه مدتها پيش قرار بود از سوي وزارت ارشاد صادر شود،با گذشت بيش از يك سال هنوز سرنوشت مشخصي پيدا نكرده است.انتشارات نگاه که انتشار مجموع اشعار شاملو را بر عهده دارد،با اصلاحيههاي متعددي از سوي هيئت بازخواني وزارت ارشاد مواجه شده كه عملا چاپ و نشر اين كتاب را با مشكلات جدي مواجه كرده،و به همین دلیل اين ناشر،چاپ كتاب مجموعه اشعار احمد شاملو را در صورت پذيرفتن اصلاحيههاي وارد شده، غيرممكن اعلام کرده است.این در حالی است که اغلب اشعار و آثار شاملو که در سال های گذشته با مشکل سانسور مواجه بود،در چند سال گذشته بارها توسط ناشران مختلف منتشر و به چاپهاي متعدد رسيد اما بار دیگر انتشار همين اشعار با مشکل صدور مجوز مواجه شده است.
در ماه های گذشته هم چنین اداره کتاب وزارت ارشاد از صدور مجوز انتشار برای کلیه آثار صادق هدایت،و برخی از آثار غلامحسین ساعدی،هوشنگ گلشیری،فروغ فرخ زاد،صادق چوبک از نودسندگان و شاعران در گذشته که در برخی موارد بیش از پنجاه سال از خاموشی آنها گذشته خودداری کرده است.
تعداد پرشماری از پدید آورندگان کتاب در ایران نیز به زور رسمی اعلام کرده اند که مجوز برخی از کتاب های پیشتر چاپ شده شان لغو شده و در بسیاری موارد اداره کتاب از صدور مجوز آثار تازه برای آنها خودداری کرده است.علی اشرف درویشیان،سید علی صالحی،جواد مجابی،احسان نراقی، محمود دولتآبادي،عمادالدین باقی،امیر حسن چهلتن،ابراهیم یزدی،صادق چوبك،لیلی گلستان،فریبرز رییس دانا،ابرهیم گلستان،گلی امامی،جمال میرصادقی،مهدی غبرایی، اصغرالهي، خسرو حمزوی،مصطفی مستور،فرشته ساری،محمد رضا پور جعفری،محمد رحیم اخوت،شیوا ارسطویی،منیرو روانی پور،میترا الیاتی،خسرو معتضد،و فرزانه کرم پور از جمله نویسندگانی هستند که خبر عدم صدور مجوز و یا لغو مجوز انتشار کتاب های شان در چند ماه اخیر منتشر شده است.بر این فهرست می توان ده ها نویسنده و شاعر جوانتر را نیز افزود که کتاب های بسیاری از آنها غیر قابل چاپ اعلام شده،و در برخی موارد نیز اداره کتاب به ناشران آنها اعلام کرده که تنها به شرط حذف و یا تغییر بخش هایی از کتاب اجازه انتشار آن را صادر خواهد کرد.
هم چنین سخت گیری و مشروط کردن کتاب ها بار دیگر در مورد آثار کلاسیک ادبیات فارسی و برخی از آثار شناخته شده دوران مشروطه به اداره کتاب بازگشته است.
مجوزانتشار نهایی هر کتابی که در مرحله اول مجوز قبل از انتشار دریافت کند نیز،تنها در صورتی صادر می شود که طرح روی جلد کتاب ها،تصاویر داخلی آن به تایید مجدد وزارت ارشاد برسد.علاوه بر این فعالان حوزه کتاب کودک نیز خبر داده اند که سانسور در این حوزه تشدید شده و بسیاری از تصویر گری های کتاب کودک و اشعار و داستان ها به خاطر وجود مواردی از قبیل بی حجابی شخصیت های کارتونی،و یا نا مناسب بودن اندام شخصیت های داستانی به تیغ سانسور گرفتار شده و صدور مجوز آنها به انجام تغییرات مورد نظر اداره سانسور مشروط شده است.
اعتراض های داخلی و جهانی
با آنکه نهادهای صنفی نویسندگان و ناشران و از جمله کانون نویسندگان ایران و اتحادیه ناشران در کنار ده ها نویسنده اعتراض رسمی خود را به تشدید سانسور کتاب ابراز داشته اند،اما وزارت ارشاد نه تنها نسبت به این اعتراضات بی توجه بوده بلکه وزیر ارشاد به طور رسمی اعلام کرده "نمی گذاریم به اسم هنر ارزشهای دینی را استحاله کنند".صفار هرندی هم چنین هشدار داده که"هر فعالیتی در حوزه فرهنگ و هنر که با ارزشهای انقلاب و نظام تعارضی داشته باشد متوقف می کنیم حتی اگر دارای مجوز باشد،مجوز آن را باطل می کنیم".
با این حال اعتراض به سانسور کتاب در هفته گذشته نیز تداوم داشت.کانون مدافعان حقوق بشر در این هفته و در قسمتی از گزارش فصلی خود از نقض حقوق بشر در کشور با اشاره به وضعيت نشر کتاب و مطبوعات،و این که"سانسور کتاب و مطبوعات از مدتها قبل در ايران سابقه داشته است"،اعلام کرد که"بر اساس آييننامهای که برخلاف قانون اساسی و قوانين مربوطه تصويب شده است،هر کتابی قبل از چاپ احتياج به اخذ مجوز دارد و در اين ارتباط به تعدادی از کتب اجازه چاپ داده نشده است اما اگر برای کتابی مجوز چاپ صادر میشد، آن مجوز برای چاپهای بعدی همان کتاب هم معتبر بود. با شروع فعاليت دولت جديد به رياستجمهوری احمدینژاد دامنه سانسور گستردهتر شده است زيرا مجوزهای صادره قبلی باطل شده به طوری که تعدادی از کتابهايی که قبلا اجازه چاپ داشتهاند،برای چاپهای بعدی مجوز دريافت نکردهاند".
دست اندکاران"جایزه ادبی منتقدان مطبوعات" نیز در روز های اخیر و زی بیانیه هیات داوران برای معرفی آثار برگزیده سال گذشته در حوزه ادبیات داستانی تاکید کرده اند که"سال گذشته،سال خوبی برای ادبیات داستانی نبود".در این بیانیه تاکید شده که"کتابهای زیادی در ادارهی کتاب ارشاد به دلیل ممیزی ماند،یا آن چه عبور کرد،زخمی از سانسور بر پیکر خویش داشت".با این حال در"بیانیه هیات داوران جایزه ادبی منتقدان مطبوعات" تاکید شده که"به گمان ما،فرهنگ و ادبیات فربهتر از آن است که با این فشارها بیرمق شود".
سانسور گسترده کتاب ،که بسیاری از صاحب نطران آن را غیر قانونی و سلیقه ای می دانند،و بر اساس یکی از مصوبه های سال 1367 شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت می گیرد،در هفته های اخیر سبب شده تا برخی از نهادهای بین المللی نیز اعتراض خود را مقامات جمهوری اسلامی منتقل کنند.سازمان بينالمللي ماده 19 كنوانسيون حقوق بشر،سازمان IPA و انجمن جهانی پن در روزهای گذشته با ارسال نامه مشترکی به مقامات جمهور اسلامی به صراحت خواستند تا وضعيتي كه از سوي وزارت ارشاد در حوزه نشر به وجود آمده را بر طرف کنند.این سه نهاد بينالمللي هم چنین نگرانی عمیق خود از دستورالعملهاي مربوط به نشر كه از سوي وزارت ارشاد صادر ميشود و مانع انتشار كتابهاي جديد توسط ناشران و نويسندگان شده را به اطلاع مقامات دولتی رسانده اند.
رواج افسردگی و خود سانسوری
تشدید سانسور علاوه بر روند انتشار آثار و کتاب ها به ویژه در بخش ادبیات خلاقه،زندگی گروهی بزرگی از نویسندگان مستقل و حرفه ای کشور را با دشواری مواجه کرده است.بسیاری از نویسندگان و مترجمان در گفت و گوهای منتشر شده توسط رسانه های رسمی اعلام کرده اند که تا تغییر شرایط صدور مجوز کتاب از انتشار آثار جدید و یا تجدید چاپ آثار پیشین خودداری خواهند کرد.
محمدرحيم اخوت،نویسنده ای که آثارش در سال های اخیر با اقبال مخاطبان مواجه شده و جوایزی را نیز به خود اختصاص داده،نیز چندی پیش اعلام کرد"بهخاطر وارد شدن اصلاحيههايي بر دو كتابش،از چاپ آنها منصرف شده است".این در حالی است که ویرایش نخست همین کتاب ها پیشتر چندبار در ایران به چاپ رسیده بودند اما در دوره اخیر و پس از یک سال انتظار در نهایت صدور مجوز کتاب به تغییراتی در آن مشروط شد که این نویسنده را از انتشار آن منصرف کرد.
میترا الیاتی،داستان نویس،از جمله کسانی است که اعلام کرده "تا هنگامی که ضوابط ممیزی مشخص نشده،رغبتی ندارد کتاب جدیدش رامنتشر کند".فرزانه کرم پور که چندی پیش"مجموعهي داستان "حوا در خيابان" او با حذف چهار داستان منتشر شد،یکی دیگر از نویسندگانی است که گفته"اگر قرار است كتابها اينطور منتشر شوند،ترجيح ميدهم فعلا آثارم را براي انتشار ارايه ندهم".مهدی غبرایی،منیرالیدین بیروتی،محمد خلیلی،مصطفی مستور،و برخی دیگر از نویسندگان نیز در شمار کسانی هستند که در قبال تشدید سانسور کتاب از انتشار آثارشان صرف نظر کرده اند.
برخی از نویسندگان و مترجمان حتی از تغییر شغل و کار خود خبر داده اند؛عباس مخبر یکی از متجرمان سرشناس کشور که تال کنون ده ها عنوان کتاب در نقد ادبی و اندیشه و تاریخ از او منتشر شده نیز تاکید کرده كه"با وضعيت دادن مجوز آثار، ديگر ترجيح ميدهد كتابي ترجمه نكند و بيشتر به كارهاي ديگر بپردازد".
عبدالعلی عظیمی دبیر جایزه هوشنگ گلشیری،در هنگام اعلام برندگان امسال این جایزه در توصف موقعیت نویسندگان ایرانی در قبال تشدید سانسور گفته که در حین تماس با ده ها نویسنده برای دعوت ایشان به داوری این جایزه"متوجه شديم كه افسردگي،دلمردگي و بلاتكليفي دامنگير همه شده و كمتر كسي دل و دماغ كاركردن دارد".
علاوه بر این با افزایش فشارها بر نویسندگان و ترویج رسمی خودسانسوری از سوی وزارت ارشاد،برخی از پدید آورندگان کتاب به خودسانسوری روی آورده اند.و برخی نیز پذیرفته اند تا با پذیرش شروط اداره سانسور کتاب آثار خود را از انبار بزرگ کتاب های مشروطی به کتاب فروشی ها برسانند.
کتاب و استحاله
تاکید مقامات وزارت ارشاد بر ادامه و تشدید سانسور کتاب،سبب شده تا عوارض ناگواری که دامنه آن ازچند هزار نویسنده،شاعر،مترجم و محقق تا چندین هزار نفر از ناشران و شاغلان در این حوزه را با رکود در زندگی و اشتغال مواجه کند.حتا اخباری از احتمال ورشکستگی اصنافی چون کتاب فروشان،چاپخانه داران و صحافان و بی کاری هزاران کارگر و کارمند در این بخش ها نیز در ماه های اخیر منتشر شده است.
با این حال پاسخ وزیر ارشاد هم چنان هنرمندان و نویسندگان را در شمار"استحاله کنندگان نظام"می داند.او تاکید کرده که""نمی گذاریم به اسم هنر ارزشهای دینی را استحاله کنند".ثفار هرندی در پاسخ به اعتراضات گسترده به تشدید سانسور خود را به "صاحبان اصلی نظام" وفادار دانسته و اعلام کرده "هر فعالیتی در حوزه فرهنگ و هنر که با ارزشهای انقلاب و نظام تعارضی داشته باشد متوقف می کنیم حتی اگر دارای مجوز باشد،مجوز آن را باطل می کنیم".او هم چنین تاکید کرده که"از همکارانم می خواهم که با تمام قوا مراقب تولیدات حوزه های مختلف باشند چرا که وظیفه دارند جلوی آنچیزی که دل خانواده های شهدا و اهل ایمان و متعهد جامعه را به درد می آورد را باید بگیرند،حتی اگر مجبور باشیم خسارت عملکرد بد پیشینیان را بپردازیم این کار را باید انجام دهیم".
به گفته وزیر ارشاد دلیل اصلی"تشدید ممیزی"و سانسور در حوزه کتاب آن است که این وزارتخانه"سیاستگزاری حوزه کتاب در حال حاضر را بر مبنای تبدیل جمهوری اسلامی به عنوان قدرت منطقه ای بیست سال آینده" تنظیم کرده است!
انتصاب هفته گذشته،امیر حسین فردی،مدیر مسئول کیهان بچه ها، به "ریاست اداره ممیزی کتاب" که نام رسمی اداره سانسور کتاب است نیز نتوانسته امیدی را در دل صنعت نشر در حال رکود کشور بیدار کند.رییس جدید اداره کتاب در نخستین روز اعلام خبر انتصابش اعلام کرد که برای ایجاد تعادل در اداره کتاب و تسریع در روند صدور مجوز ها این سمت را پذیرفته است.امیر حسین فردی که سال ها مدیر مسئولی کیهان بچه ها را بر عهده داشته در عین حال تاکید کرده که مبنای کار این اداره هم چنان مصوبه سال 67 شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهد بود؛مصوبه ای که همه کتاب های لغو مجوز شده در ماه های اخیر نیز در گذشته بر اساس آن منتشر شده بودند؛اما بعدها در گزارش تفحص از وزارت ارشاد خاتمی از آنها به عنوان کتاب های ضد ارزشی نامبرده شد.
ابوالقاسم علمی،یکی از ناشران پر سابقه چندی پیش در مصاحبه ای و در تشریح رابطه کتاب و وزارت ارشاد در ماه های اخیر،گفته"کتابها چه چاپ اول چه تجدید چاپی وقتی به ارشاد میروند دیگر خبری از آنها نمیشود.سیاستهای ارشاد برای صدور مجوز مشخص نیست و کسی هم در جواب این تعلل پاسخ گو نیست".
.........
همین گزارش در روز آنلاین
سال سیاه کتاب
کتاب،فرهنگ معماری،گوساله های سامری
آبان 84:
تنها پنج هزار کار آدی اس ال در کشور وجود دارد؛ دو سال پس از واگذاری مجوز اینترنت پر سرعت از سوی سازمان تنظیم مقرارت رادیویی به بخش خصوصی،اعلانم شد که که تنها پنج هزار کاربر در کشور توانسته اند از اینترنت پر سرعت بهره بگیرند.این خبر در حالی منتشر شد که بر اساس برنامه چهارم توسعه پیش بینی شده بود که تا پایان این برنامه يك و نيم ميليون كاربر به اينترنت پرسرعت در كشور دسترسی داشته باشند.
آغاز فیلترینگ بی سابقه در کشور؛در دور تازه فيلترينگ،علاوه بر سايت هاي خبري و تحلیلی سياسي،بسياري از سايت هاي علمي و اجتماعي هم فيلتر شدند،که سايت هاي مربوط به فعالان جنبش زنان در ايران در شمار فیلتر شده قرار گرفت.سايت زنان ايران،سايت کانون زنان ايران،تريبون فمينيستي،از جمله سايت هايي بودند که عليرغم انشار اخبار و مقالات اجتماعي درباره حقوق زنان به دستور مقامات قضايي فيلتر شدند. حتا کلماتی چون "زن" از دسترس کاربران در موتورهای جستجو خارج شد.فيلترينگ اين سايت ها اعتراض فعالان حقوق زنان را بر انگيخت. آنان با نوشتن نامه يي به اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي، اعتراض خود نسبت به سانسور زنان در اينترنت را اعلام کردند.سايت هاي fastonlineusers.com، flickr.com، farstec.com، بلاگ رولينگ و ده ها سايت فنی و تخصصی نیز از جمله سايت هايي بودند که که فيلتر شدند.
فیلترهای اشتباه را اطلاع بدهید؛پس از اعتراض گسترده به فیلترینگ،مدير عامل شركت فناوري اطلاعات که ازكاربران اينترنتي و كارشناسان خواست در صورت برخورد با موارد فيلترينگ "اگر در مواردي كاربران با سايتهاي فيلتر شدهاي مواجه شدند كه داراي محتواي غيراخلاقي يا معاند نظام و اسلام نيست، آن را به شركت "فناوري اطلاعات" اطلاع دهند".
آذر 84:
برخورد با آی اس پی ها و کافی نت ها؛ستاد مقابله با جرايم اينترنتي،به كليهي صاحبان و مديران مراكز آی اس پی و كافي نتهاي مجاز و غيرمجاز هشدار داده و تعدادی از آنها را پلمپ کرد.از جمله در کرج چندین آی اس پی توسط ستاد مقابله با جرائم اينترنتي كرج پلمپ شدند.این ستاد اعلام کرد که با هدف شناسايي و برخورد جدي با مراكز غير مجاز ارايه دهنده خدمات اينترنتي با عضويت دادسراي عمومي و انقلاب كرج، ادارهي كل مخابرات منطقهي كرج، اداره كل اطلاعات غرب استان تهران، منطقهي انتظامي كرج و ناحيهي مقاومت بسيج كرج آغاز به كار كرده است.
فیلتر سایت های خبری و تحلیلی؛در اواخر آذر ماه برخی از سایت های خبری تحلیلی از جمله روز در سراسر کشور فیلتر شدند،مدتی بعد سایت فارسی بی بی سی نیز به دستور کمیته تعیین مصادیق به جمع فیلتر شده ها پیوست،اما به دنبال اعتراض رسمی تنها سایتی بود که فیلتر آن رفع شد.
بهمن 84:
اعضای کمیته تعیین مصادیق معرفی شدند؛مسعود فاتح، معاون رسانهاي روابط عمومي وزارت ارتباطات اعلام کرد که فیلترینگ سایت ها بر اساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي صورت می گیرد.او هم چنین گفت که این شورا در جلسهي مورخ 10 دی 81 خود به پيشنهاد هيات نظارت بر اجراي مصوبه (مقررات ضوابط شبكههاي اطلاع رساني رايانهاي) تصويب كرده كه"به منظور صيانت فرهنگ ملي و اسلامي، كميتهيي مركب از نمايندگان وزارت اطلاعات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان صدا و سيما با مسووليت نمايندهي وزارت اطلاعات تشكيل شود كه اين كميته مصاديق پايگاههاي اطلاع رساني رايانهاي غير مجاز را تعيين و به وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات ابلاغ ميكند".به گفته فاتح در مهرماه 82 نیز شورای عالی انقلاب فرهنگی عضويت نمايندهي دبيرخانهي شوراي عالي انقلاب فرهنگي و نمايندهي سازمان تبليغات اسلامي نيز به تصويب رسانده و وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات به عنوان مجري فني فيلترينگ مسوول اجرايي مصوبات اين كميته است.
وعده راه اندازی اينترنت ملي با اعتبار 900 ميليارد تومانی؛عبدالمجيد رياضي،معاون فناوري اطلاعات وزارت ارتباطات،اعلام کرد که با ا يجاد اين شبكه، ارتباطات پرسرعت با شبكهي اينترنت جهان،با حفظ استقلال به گونهاي انجام خواهد شد كه ارتباطات داخلي به صورت داخلي جا به جا شده و به خارج از كشور منتقل نخواهد شد.بسیاری از کارشناسان این اقدام را در تعارض با شبکه اینترنت دانستند.صادق زاده از نمایندگان مجلس به صراحت اعلام کرد که هدف وزیر ارتباطات و همکارانش ایجاد اینترانت است نه اینترنت.
اسفند 84:
معاونت رسانه ای و وبلاگی وزارت ارشاد؛محمد حسین صفار هرندی که از هنگام رسیدن به وزارت ارشاد بارها بر هدایت و ساماندهی اینترنت تاکید کرده بود،اعلام کرد که در جريان برگزاري اختتاميه مسابقه وبلاگ نويسي انقلاب اسلامي، "از وبلاك نويسان دعوت كرد تا با رعايت مرزهاي نظام جمهوري اسلامي، مسئولان را از مرزگذاري و محدود كردن بينياز كنند." صفار هرندي در اين مراسم گفت: "حالا که با رواج وبلاگ ها هر وبلاگ نويسي خودش يک سردبير شده بهتر است وبلاگ نويسان در نوشتن رعايت مرزهاي جمهوري اسلامي را بکنند."خبرگزاری فارس نیز همزمان از قول وزیر ارشاد از تبديل "معاونت مطبوعاتي ارشاد"، به "معاونت رسانه اي و وبلاگی"خبر داد و نوشت که معاونت جديدي که علاوه بر نشريات مکتوب، سايت هاي اينترنتي، خبرگزاري ها و وبلاگ ها را هم تحت پوشش قرار خواهد داد.
تلاش برای جداسازی زن و مرد در کافی نت ها؛برخی از صاحبان کافی نت اعلام کردند که اداره اماكن نيروي انتظامي،به آنها دو هفته فرصت داده تا "اقدام به تفكيك جنسيتي كافي نت ها" کنند.
طبقه بندی وبلاگ ها؛روز آنلاین به نقل از منابع خبري در تهران نوشت"وزارت اطلاعات، با تحقيق روي وب لاگ هاي ايراني داخل وخارج از کشور، ازنظر جهت گيري محتوايي آنهارا به وب لاگ هاي "عليه نظام"، "طرفدار نظام" و "بي طرف" تقسيم بندي کرده است. اين تحقيقات مبناي برخورد و فيلترينگ وبلاگ هاي فارسي زبان قرار خواهد گرفت.اخباری نیز از احضار برخی از وبلاگ نویسان به نهادهای خاص و تذکر به آنها منتشر شد.
شناسنامه برای وب سایت ها و وبلاگ ها؛روزنامه جام جم،مدتی پس از سخنان وزير ارشاد مبنی بر این که وبلاگ ها و وب سایت ها به حال خود رها شده اند،در گزارشي با عنوان"بي شناسنامه ها به كجا وابسته اند؟" اتهامات چون"جو سازي و شايعه پراكني" را به برخي پايگاه هاي خبري داخلي منتسب کرد.سایت آفتاب و سایت خدمت از سوی این روزنامه به عنوان "دو نمونه از سایت های بی شناسنامه"که چهره مسئولان نظام را مخدوش می کنند،معرفی شدند.رسانه ها به نقل از صفارهرندي درباره وبلاگ ها نوشتند"حالت رهاشدگي براي چنين رسانه اي چندان مناسب نيست".آئين نامه هاي مربوط به وب سايت ها و وبلاگها بايد تدوين شود"
پرونده خبرگزاری های بدون مجوز بر روی میز؛روزنامه قدس و سایت فردانیوز،خبر دادند که پرونده خبرگزاری های بدون مجوز بر روی میز دادستان تهران قرار گرفته است.روزنامه قدس درباره علت چنین اقدامی نوشت"فعاليت خبرگزاريهاي اينترنتي بدون مجوز براي دولت و نهادهاي حاكميت دغدغه آفرين شده است."قدس از تدوين قواعدي از سوي ارشاد درباره فعاليت سايت ها و وبلاگ ها خبر داد و دراين باره نوشت"در حالي كه معاونت مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي قواعد آمره حقوقي اي را براي فعاليت اين دسته از رسانه هاي سايبرنتيك مقرر كرده،اما برخي از سايت ها بدون اخذ مجوز و حتي عدم معرفي گردانندگان خود، نام خبرگزاري را يدك مي كشند، كه حاوي مسؤوليت حقوقي ويژه اي است." فردا نیوز نیز خبر داد که"شوراي عالي امنيت ملي، مجمع تشخيص مصلحت نظام و نيز نماينده مدعي العموم بنا دارند تا از چند سايت مدعي خبرگزاري به اتهام غصب عنوان نهادهاي دولتي شكايت كنند."
اردیبهشت 85:
باید به سمت مجوز برای وبلاگ برویم:رییس دفتر اینترنت دادستانی در سمینار فیلترینگ در تهران اعلام کرد که"سايتها و وبلاگها براي انتشار مطالب خود، آن را ابتدا عرضه كنند و مجوز بگيرند".طوسی تاکید کرد که"نقاط ورودي اينترنت كشور مانند نقاط مرزي كشور است كه بايد همه ورود خروجها از آنها كاملا تحت كنترل باشد. در واقع اينها دروازههاي مجازي كشور هستند".او هم چنین گفت"اطلاعات كاربران در سايتهايي مانند اوركات مورد استفاده سازمانهاي جاسوسي و اطلاعاتي دنيا قرار ميگيرد. اين از دلايل فيلتر شدن آنها بود".طوسی این ادعا را نیز مطرح کرد که"چت نيز به همين ترتيب مورد استفاده قرار ميگيرد،ولي اگر چت را هم فيلتر كنيم، جامعه دچار شوك ناگهاني ميشود، و به همين خاطر فعلا ما از كنار آن گذشتهايم".
راه اندازی سیستم فیلترینگ هوشمند؛ خبرگزاری ایسنا از راه اندازی پايگاه مركزي فيلترينگ ايران با قابليت شناسايي كاربران اينترنت و ذخيرهي تمام مراجعات آنها به سايتها،به صورت آزمايشي خبر داد. این خبرگزاری هم چنین نوشت"مرحلهي آزمايشي بانك اطلاعاتي فيلترينگ پس از نصب كامل تجهيزات در شهرهاي تهران، شيراز، مشهد، تبريز و اهواز و دو مركز ICP پرظرفيت و هشت مركز كمظرفيت تا دو هفتهي آينده آغاز ميشود و حداكثر تا دو ماه آينده فيلترينگ سايتهاي غيرمجاز در سراسر كشور تنها توسط اين مركز صورت خواهد گرفت". ایسنا درباره جزییات راه اندازی فیلترنیگ هوشمند نیز نوشت"يكي از ويژگيهاي پايگاه مركزي فيلترينگ اين است كه كلمات سياه، خاكستري و سفيد را تفكيك ميكند، كه كلمات ليست سياه به طور اتوماتيك توسط نرمافزار شناسايي و سايت مورد نظر فيلتر ميشود و فيلتر شدن سايتهايي كه كلمات ليست خاكستري در آنها قرار دارد، به نظر اپراتورهاي متخصص كه در زمينهي پزشكي، علمي و اجتماعي تشكيل شدهاند، بستگي دارد".این خبرگزاری در ادامه توضیح داد که" يكي از مهمترين ويژگي پايگاه مركزي فيلترينگ اين است كه كاربران اينترنت را از روي IP آدرس شناسايي و تمام مراجعات آنها را به سايت غيرمجاز و معمولي در ديتابيس خود ذخيره كرده و ازسوي مديريت شبكه و اپراتورهاي آن قابل استخراج است".
خرداد 85:
وزير ارتباطات، قابليت شناسايي مراجعات كاربران اينترنت را دوباره رد كرد؛محمد سليماني در پاسخ به خبرگزاري دانشجويان ايران مبني بر اينكه در اسناد شركت فناوري اطلاعات (ديتا) بر امکان شناسایی آی پی کاربران تصريح شده است،اعلام کرد که پایگاه مرکزی فیلترینگ کشور قابليت چنين كارهايي را ندارد و هر نوع خبري را مبني بر وجود چنين چيزي، تكذيب می کنم".خبرگزاری ایسنا در پایان تکذیب وزیر ارتباطات نوشت"اصل موضوع انكارناپذير است؛ مگر آنكه تاكيد مسوولان امر، بر استفاده نكردن از اين امكان باشد".
تیر 85:
كليات لايحه جرائم رايانه در مجلس به تصويب رسيد؛کليات لايحه جرايم رايانهاى در نشست علنى مجلس به تصويب نمايندگان رسيد. اين لايحه داراى پنج بخش مشتمل بر ۴۲ ماده و ۱۰ تبصره است كه در صورت تصويب نهايى دسترسى شنود و دريافت بدون مجوز به دادههاى محرمانه و سيستمهاى رايانهاى و مخابراتى، جعل و تخريب و ايجاد اخلال در دادهها، كلاهبردارى و اختلال در سيستم جرم شناخته خواهد."جرايم مرتبط با محتوا،افشاى سر مسئوليت كيفرى ارائه دهندگان خدمات،ساير جرايم،تخفيف و تشديد مجازات و ساير مسائل" نيز از ديگر موارد لايحه جرايم رايانهاى است.بر اساس اين لايحه،در هر حوزه قضايى در صورت ضرورت به تشخيص رئيس قوه قضائيه به تعداد مورد نياز شعبى از دادسراها و دادگاههاى عمومى و انقلاب و تجديدنظر براى رسيدگى به جرايم اختصاص مىيابد،و قضات دادسراها و دادگاههاى ذكر شده از ميان قضاتى كه آشنايى لازم به امور رايانه دارند، انتخاب خواهند شد. هم چنین مقامهاى قضايى مىتوانند دستور افشاى دادههاى حفاظت شده مذكور را به اشخاصى كه دادههاى يادشده را در تصرف يا كنترل دارند صادر نمايند تا در اختيار ضابطان قرار گيرد.
مرداد 85:
بر اندازان اینترنتی ؛مرکز پژوهش هاي مجلس در گزارشي با عنوان "سوء استفاده از پيام هاي اينترنتي"، اين رسانه را تهديدي براي امنيت ملي،اشخاص و عفت عمومي ارزيابي کرد.در اين گزارش که به درخواست محمد رضا فاکر،رييس کميسيون اصل نود مجلس تهيه شده بود،ضمن تاکيد بر اينکه: "سوء استفاده از اينترنت گاه به دلايل امنيتي صورت مي گيرد"،برخي از کاربران اينترنت به معارضه با نظام متهم شده اند.جاسوسي، تشويش اذهان عمومي،تلاش براي براندازي، قصد ارتکاب تروريسم سايبري از جمله اتهاماتي است که در گزارش مرکز پژوهش هاي مجلس به آنها اشاره شده بود.
اتهام جاسوسی سایبر به رامین جهانبگلو؛روزنامه کیهان به نقل از "يك مقام آگاه خبر داد رامين جهانبگلو كه به اتهام فعاليت عليه نظام جمهوري اسلامي ايران در بازداشت به سرمي برد،به تازگي اعتراف كرده كه وظيفه راه اندازي يك شبكه وسيع تحت «وب» را براي جمع آوري اطلاعات طبقه بندي شده از جريان ها، گروه ها و عناصر فعال سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي برعهده داشته است."مقام آگاه ناشناس این روزنامه،ادعا کرده بود"رامين جهانبگلو اعتراف کرده که درصدد اجراي طرح شبكه جاسوسي «سايبر» به نام C.E.S در ايران بوده و گروهي از روزنامه نگاران سايبرنتيك، فعالان اينترنتي- ايراني در ياهو، گوگل و مديران چندين سايت فيلترشده رابراي اين كارساماندهي كرده بود."اماچندی بعد،رامین جهانبگلو،نویسنده،و مترجم،پس از آزادی از چنین اتهامی اظهار بی اطلاعی کرد. روزنامه کيهان،هم چنین با اشاره به این که"هم اكنون كميته هاي ويژه جرايم اينترنتي و رايانه اي تشكيل شده اند" نوشته بود"اعتراف جهانبگلو،ضرورت اتخاذ تدابير ويژه براي جلوگيري از اجراي اين گونه طرح ها و برنامه هاي جاسوسي را دوچندان مي كند".
شهریور 85:
وبلاگ ابزار دشمن؛وزیراطلاعات،در دومين همايش سالانه دادستانهاي عمومي، انقلاب و نظامي سراسر كشور،اعلام کرد"امروز دشمن به اشكال مختلف و به طور جدي از طريق ماهواره، سايت، وبلاگ، عناصر فريبخورده، ستون پنجم و افراد غافل به صورت مكتوب، صوتي و صوت و تصوير به دنبال ايجاد اختلاف در كشور است."
مهر 85:
اینترنت پر سرعت برای کاربران معمولی ممنوع؛سازمان تنظيم مقررات و ارتباطات راديويي در تاريخ 12 مهرماه جاري به تمامي شركتهاي ندا اعلام كرده است كه تا اطلاع ثانوي از واگذاري پهناي باند بالاتر از 128 kbs به مكانهاي شخصي و عمومي خودداري كنند؛رييس سازمان تنظيم مقررات و ارتباطات راديويي با تاييد موضوع،دربارهي دلايل اين امر گفت كه بنا به دلايل مشخصي اين تصميم گرفته شده و فعلا اينترنت پرسرعت در اين حد تعريف شده است.
دفاع وزير ارتباطات از محدوديت پهناي باند اينترنت پرسرعت براي كاربران؛وزيرارتباطات و فنآوري اطلاعات اعلام کرد که ممكن است محدوديت پهناي باند بالاتر از 128 كيلوبيت بر ثانيه مقطعي نباشد.محمد سلیمانی تاکید کرد"كاهش پهناي باند براي مشتريان خانگي مشكلي ايجاد نميكند،چراكه با بررسيهاي انجام شده، كاربران خانگي نيازي بيشتر از اين رقم ندارند".
آبان 85:
شکايت سخنگوي دولت از سایت های دولتي؛سخنگوی دولت از شکایت خود بر علیه سایت های داخلی و وابسته به طیف های مختلف حاکمیت به اتهام تخریب دولت خبر داد.
رجوع به سایت های غیر اخلاقی هشتاد در صد یا پنج در صد؛پس از سخنان یک مقام انتظامی درباره رجوع بیش از هشتاد در صد کاربران ایرانی به سایت های غیر اخلاقی،وزير ارتباطات ضمن اعلام رسيدن آمار کاربران ايراني به يازده ميليون، اظهارات این مقام نيروي انتظامي را رد کرد.محمد سلیمانی هم چنین اعلام کرد "رجوع به سايت هاي مستهجن جهان كمتر از دو يا سه درصد است و در كشور ما اين رقم كمتر از پنج درصد است و اين در حالي است كه رجوع به منابع علمي و دانش بشري از طريق اينترنت قابل توجه تر است و نشان دهنده اين موضوع است كه بشر هوشيارتر شده و متوجه اهم مسائل مرتبط شده است".
رسالت تولید محتوا در وب؛فرمانده سپاه پاسداران در همایش زن و اینترنت اعلام کرد"توليد محتوا اولين رسالت ما در زمينه اينترنت است...با توليد محتوا در فضاى اينترنتى مى توانيم ارزشهاى انسانى، فرهنگى، عدالت اجتماعى و در نهايت آماده سازى انسانها براى مصلح جهانى را تبيين و تبليغ كنيم".
آذر 85:
تصویب طرح ساماندهی وب سایت ها و وبلاگ ها در هیات دولت؛سرانجام هیات دولت در جلسه پنجم آذر ماه خود طرح ساماندهی وب سایت ها و وبلاگ ها را تصویب کرد؛و به وزارت ارشاد ماموریت داد تا با تشکیل کمیته ای به منظور ساماندهی سایت های اینترنتی به ثبت آنها اقدام کند.بر اساس این مصوبه هر سایت یا وبلاگ فارسی می بایست برای ادامه فعالیت خود از وزارت ارشاد مجوز دریافت کند.این مصوبه هم چنین جرایم و مجازات هایی برای وبلاگ ها و وب سایت ها تعریف کرد که فیلترینگ و معرفی به دادگاه از آن جمله اند.
مجوز وبلاگ؛معاون حقوقي وزارت ارتباطات خبرهاي تازه تري را براي مهار وبلاگ ها و سايت هاي اينترنتي اعلام کرد.صمد مومن بالله گفت:"بايد اشاعه مطالب در سايتهاي فارسي سروسامان داده شود"و"همان طور كه براي ايجاد نشريات بايد مجوز دريافت شود، براي ايجاد نشريات الكترونيكي نيز بايد اين صورت عمل شود".او هم چنین گفت"در حال حاضر سايتها و وبلاگهايي ايجاد ميشود كه در بسياري از موارد با روح نظام و اعتقادات ما منافات دارد".
دی 85:
آغاز ثبت و صدور مجوز برای وبلاگ ها و وب سایت ها؛معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد با انتشار اطلاعیه ای ضمن معرفی یک سایت اینترنتی تحت عنوان ستاد ساماندهی سایت های اینترنتی از کلیه وب سایت ها و وبلاگ های فارسی خواست از تاریخ یازده دی ظرف مدت دو ماه برای ثبت و دریافت مجوز در این سایت ثبت نام کنند.
................................................................................................
همین گزارش در روزآنلاین
قصد هم نداشتم در این بازی تازه وارد شوم اما حالا که تمام شده،حالا که خیلی چیزها تمام شده می نویسم؛
یک؛عشق بازی است.با این همه هنوز از پس سال ها می بینمش،خودش را و دست هایش را که معلق مانده در هوا.هنوز روزی چندبار نامش را زمزمه می کنم و هر بار ضربان این قلب در به در چنان شتاب می گیرد که انگار او همین جا ست،رو به رویم و دارد شکلک های عجیبی را روی کاغذ باطله ها می کشد.دارد خواب های عجیبش را تعریف می کند،از موش هایی حرف می زند که اندازه فیل بوده اند،از شکاف بزرگی در چهار راه فاطمی که زیرش به جای هولناکی ختم می شده،شکافی که می خواسته او را ببلعد و مرا بلعید.زبانش دراز و سحر انگیز است وقتی که قصه می گوید،بگذریم که حالا خودش یک قصه است.عشق بازی دردناکی است،کوره آدم سوزی است،اما فروغ گفته"عشق اگر عشق باشد زمان حرف احمقانه ای است".پدرت بسوزه ای عشق...
دو؛وقتی در یازده سپتامبر به دنیا آمدم،دنیا زیباتر از امروز بود،بعدها دیوانه یا دیوانگانی پیدا شدند که دنیا را و یازده سپتامبر را به گه کشیدند،حالا تعداد دیوانگان آن قدر زیاد شده که مجالی برای نفس کشیدن نمانده دیگر.
سه؛به تعداد موهای سرم دوست داشته ام.اولش تلخ،و بعد شیرینم،اما سر انجام تلخی بر شیرینی پیروز می شود،و همه چیز ناتمام می ماند.در زندگی روزانه ام ساعتی هست که مردگان در آن رژه می روند،آنها وفادار ترین دوستانم هستند،و البته سیگار که مرا دود می کند.
چهار؛خاطره خوبم به یک روز برفی مربوط است که رفته بودیم گراند هتل.آنقدر برف آمده بود که هیچ کس نیامده بود.عین صحنه ای از روزی روزگاری امریکا بود آن روز.یک رستوران و کلی گارسون و نوازنده.روزی از روزهای زمستان 79 بود.روزهای 2 تیر 57، سراسر آذر ماه 77، هفت تیر 81 ،و 17 شهریور 83 تا دی ماه همان سال،تلخ ترین روزهای زندگیم هستند.در اولی مادرم مرد،دومی ماه شومی بود که برادران رقم زدند،در سومی بهترین دوست زندگینم را از دست دادم،و در چهارمی اتاق معجزه مدی این استبداد دینی را بی واسطه لمس کردم.
پنج؛اولین شعرم را محمدتقی صالح پور چاپ کرد،پانزده سال پیش.بدون این که مرا بشناسد.مردی که 25 اسفند امسال،سه سال است که درکنار نصرت،شیون،میرزا کوچک و خیلی های دیگر در سلیمان داراب رشت،در گوری آرام گرفته است.تنها او می توانست کسی باشد که آخرین شماره مجله اش هفته ای بعد از مرگش منتشر شد.
بازی
جا خوردن ات،درست
یک جمعه ی تابستان هشتاد و یک
از روی ساعت ها رفته ای
و پشت هیچ ساعتی نیستی،درست
چراغ اتاق آبی ات خاموش است
و تلفن ات در دست رس نیست،درست
درست که خانه ات و خودت دیگر در بن بست نیستید
آدم ها و آدرس ها عوض شده اند،درست
کوچه ها و خیابان ها،و شهرها
خیلی چیزها عوض شده است،درست
این استکان گیج و من منگ
و دلت سنگ شده
درست
این قایم باشکی که شروع کرده ای
تلخ بود،تلخ شد
همه ی آن ها که نگفتی،و نمی گویی درست
بیا بیرون قهوه ات سرد شد.
بازی
بر چرخ و فلک نشسته ای
بر شاخ گاوی
و ماه
بازیچه تو ست
که ثانیه هایت تمام می شود
روزها تار می شوند
جهان تاب می خورد
می افتی
کلافت را می پیچند
و در خاک می کارند
ابر می آید
و بهار
سبز می شوی
زیر سم گاوانی
که برشاخ هر یک
کودکی
ماه را به بازی گرفته است
آن کاعذ را دارم هنوز،پیدایش می کنم و یک وقت دیگر می گذارم توی این وبلاگ.با دست خط خودش دقیق همه را نوشته.
یک مطلب مفصلی نوشته بودم چند سال پیش درباره بیژن که در همشهری دو منتشر شد.بایگانی همشهری که رفته هوا.بایدبردارم دوباره بنویسم و مفصل تر.درباره شعر بیژن جلالی. به نظرم هر چه از بیژن دورتر می شویم،شعرش دارد نزدیک و نزدیک تر می شود به ما.شعرش نگاه را کشف می کند،دغدغه زبان هم داشت اما نه دغدغه ی زبان بازی.عجیب خودش را بیشتر از هر چیزی به زبان خانوادگی متعهد می دانست یا زبانی که مادربزرگش داشته.و ردش را می شود در زبان دایی جان صادق اش هم دید.شباهت های دیگری هم به هدایت داشت یکی اش همان تنها ماندن تا آخر خط بود.عشق را هم خوب می شناخت.خوب خوب.تفاوت هاش هم کم نبود و نیست البته.همین ها وادارم می کنند که بیشتر و بیشتر به شعرش فکر کنم این روزها.
چه روزهایی بود و چه شام ها و چه شب هایی،ای بیژن جلالی که وقتی رفتی خیلی چیزها دیگر هم بعد تو رفتند تا ابد.
چند شعر از بیژن جلالی
1
برای تو بوده است
سکوت من
در سالیان دراز
و اینک برای تو ست
که می گویم
از سکوت گذشته ام
2
از زبان اندوه است
3
چه سعادتی است
4
و با تو سخن میگویم
و به دستهای خود مینگرم
که پر از توست
و در سرتا پای خود
تن ترا حس میکنم
نام تو در سرم میپیچد
تا انتهای جهان
جهان از پایان من
شروع می شود
و آنجا که انتهای من است
کوه های بلند سر کشیده اند
و رودهای خروشان جاری هستند
و من از پایان جهان شروع می شوم
و آن جا که کوه ها هموار گشته اند
و رودها از رفتن باز ایستاده اند
آن جاست که قلب من در تهی خود
چون آتشفشانی می تپد