این خبر جمع آوری کتاب در نمایشگاه را مصداق اعلام جنگ به کلمه می دانم.صادق هدایت و هوشنگ گلشیری و نیما یوشیج،و خیلی های دیگر که با نام و بی نام توی یک صد سال گذشته امکان نوشتن آزادانه در ایران را نداشته اند،هرکدام در بلاهت تاریخی حاکمان به چیزی متهم شده اند.هدایت را پوچ گرا دانسته اند آقایان،و حال آن که از زبان تیز و برنده اش
هراس داشته اند و دارند.هوشنگ گلشیری به نظر همین آقایانی که حالا سکان ارشاد؟ را دوباره به دست گرفته اند در همه سال هایی که بود و می نوشت،و سال هایی که نوشته هاش می ماند و خواهد ماند برخلاف هدایت،به پیچیدگی در نوشته هاش متهم شده،و به خاطر ناتوانی در فهم آثارش همیشه فکر کرده اند که پشت هر داستان گلشیری توطئه ای برای نابودی شان پنهان بوده.فکر نمی کنم در ایران نویسنده،شاعر یا محققی وجود داشته باشد که سانسور را تجربه نکرده باشد.فهرست سیاه سانسور اما حالا از جوان ترین شاعران و نویسندگان تا آن هایی که قبل از به دنیا آمدن این وزیر ارشاد از دنیا رفته اند را شامل می شود.با این همه وقتی شنیدم که آقا نیما را هم از نمایشگاه کتاب جمع کرده اند،یقین دانستم که تاریخ بلاهت و بلاهت تاریخی اکنون در مجموعه ای که اسم فرهنگ و ارشاد را بر خودش دارد گرد آمده اند و اعلام جنگ داده اند به کلمه.بر شکست شان اما از همین حالا می شود خندید چرا که در جنگ با کلمه بازنده خواهند بود.صفار هرندی می تواند از همین حالا نامش را در فهرست سیاه تاریخ نوشته ببیند ،طوری که نوادگانش هم نسبت خود با او را انکار کنند.


 
Copyright © اکنون .All rights reserved
Save This